من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

سوگواریاربعین

سخنرانی, روضه,عزاداری,سینه زنی

از شباربعین, به مدت 3 شب از ساعت 20:30

محفل: در کنار قبور شهدای شهرمان (بیت شهدا)

سخنران: حجت الاسلام جواد افضلی

ذاکرین اهل بیت:

وحید محمدی
حسین رجبی
محمد عبدالحسینی
                                    هیئت سیره شهدا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۲ ، ۲۲:۰۳
محمد رضایی

شب یلدا قدم آرام بردار ... کمی هم احترام ما نگهدار

تو میبینی ربابم غصه دار است ... بنی هاشم هنوزم داغدار است

صدای العطش در گوش مانده ... بدن ها بی کفن هر گوشه مانده

شب یلدا تو هم چله نشین باش ... سیه پوش غم سالار دین باش

************************************************************

پ . ن .1. دور حرم نمیدوم و مروه پیش کش ... خاک دو عالم به سرم کرب و بلا ندیده ام


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۴
محمد رضایی

در جامعه دختر و پسری به هم می رسند...

* پسر: چرا خود را کامل نپوشانده ای؟

- دختر: من زیبا هستم و نمی خواهم آن را مخفی کنم....

* پسر: چرا فکر می کنی باید زیبایی ات را ارائه کنی؟

- چرا نباید ارائه کنم؟ چرا خود را نشان ندهم؟ من برای کسی این کار را نمی کنم، فقط دوست ندارم خودم را در حجاب مخفی کنم...

* حجاب که مخفی کردن خود نیست... حجاب مخفی کردن از ناخود است...

- من نمی خواهم کمالاتم را مخفی کنم، من یک زن زیبا هستم و با آنها که زشتند و خود را پوشانده ام فرق دارم، نمی خواهم اُمّل و عقب افتاده به نظر برسم...

* چه کسی گفته زیبایی جسم، تعیین کننده کمالات است؟ جمال با کمالات فرق دارد. آنها که در تاریخ به انسان های بزرگ و کامل شهرت داشته اند، آیا خود را به نمایش گذاشته اند؟ مثلاً حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای نشان دادن کمالاتش باید خود را نشان می داد؟ می دانی که اینگونه نشده است...

- اینقدر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به سرم نکوبید... حضرت زهرا برای اعراب 1400 سال پیش الگو بوده است... من دختر و زن امروزم... این روزگار اخلاق خودش را می طلبد...

* مگر قران نخوانده ای؟ آیه "رسول الله اسوة الحسنه" را خوانده ای ؟ خوب وقتی رسول خدا(ع) به قول قرآن کریم برای مااسوه حسنه است، مگر می شود دخترش نباشد؟ حدیث از امام زمان (عج) را نشنیده ای؟ که می گوید: فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر برای من نمونه ای کامل است...؟پس چرا این محبوبه خدا را به زمان خودش و برای چند عرب محدود می کنی؟

- من دوست دارم به قانون روزگار خودم زندگی کنم، قانون عصر جدید..

* یعنی قانون عصر جدید با قانون خدا نیز باید متفاوت باشد؟ مگر نخوانده ای که در قرآن، سنت ها و قوانین خدا تغییر نمی کند؟همه تاریخ یک قانون نوشته شده دارد که لایق پیروی کردن است و آن نیز قرآن است که خداوند همه چیز را در آن تدوین کرده است...

- من آیه ای در مورد حجاب در قرآن سراغ ندارم...

* آیه 31 سوره نور ، و 59 سوره احزاب اشاره ای مستقیم به حجاب و عفاف در زنان دارد. سوره نور به نوعی سوره عفاف و حیا و حجاب است. شروعش نیز در قرآن نمونه ندارد. همه جا در قرآن می گوید: نازل کردیم این کتاب را، اما در سوره نور و آیه اول می گوید نازل کردیم این سوره را و عمل به آن را فریضه و واجب می داند...

- خوب چرا تو نباید چشمت را بپوشانی تا من راحت و آزاد پوششم را خودم انتخاب کنم؟

* در قرآن به من قبل از تو تذکر داده اند... آیه 30 سوره نور اول به چشم پاکی و حجاب مردان تذکر داده و بعد به شما. اما اگر کمی از روحیات مردان را بدانی، می فهمی مرد با یکبار دیدن زنی نامحرم ممکن است به گناه بیفتد و این به خاطر ضعف او در مقابل قوه جنسی خود است درست بر خلاف زنان. حتی در قرآن آیاتی داریم که مکر شیطان را ضعیف، و مکر زنان را بسیار بزرگ می شمارد...

- جمله ای زیبا می گویم از مردان و پسرانی که طرفدار آزادی پوشش من هستند، بشنو که جوابی برایش نداری: می گویند حجاب زنان و دختران میهنم، پلک چشم ماست. یعنی چرا او خود را به زحمت بیندازد، ما چشم خود را کنترل می کنیم.

* این هم حرف مضحکی است. مگر می شود تو هر گونه می خواهی در جامعه بگردی و دیگران همه با این اعتقاد خود را کنترل کنند. یعنی همه این پسران و مردانی که اینگونه می گویند، می خواهند تو آزاد باشی؟ یا اینکه می خواهند تو برای هوسرانی آنها آزاد باشی؟ وقتی خدا به مردان می گوید: چشمت را بپوشان و نگاهت را کنترل کن، بعدش هم به زنان دستور پوشش می دهد و این را برای شما، حتی اگر چشم مردان کنترل شود، بهتر می داند.

تاریخ را نخوانده ای: وقتی مردی کور به خانه رسول الله(ص) می رود و حضرت زهرا(س) خود را می پوشاند و از اتاق بیرون می رود، به نظرت نمی توانست به خاطر کوری آن مرد خود را نپوشاند؟ این در حالیست که حضرت زهرا(س) در جواب رسول خدا می گوید: او مرا نمی بیند، من که او را می بینم و...

************************************************************

پ . ن .1. این یعنی فقط دیده شدن و دیده نشدن مهم نیست، بلکه نفس اینگونه پوشش در جامعه بسیار مهم است، و پوشش در پاکی روح و روان و اعتقاد زنان و دختران تاثیر مهمی دارد...

دختر سرش را پایین انداخت و رفت...

پ . ن . 2. دلم سوخت که چرا برخی از زنان و دختران میهنم کاری را می کنند که فقط مورد تائید شیطان ها و شیطان دوستان باشند...

پ . ن .3. خدایا همه ما را به راه خودت رهنما باش...

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۲ ، ۰۸:۳۰
محمد رضایی
به یاد طلبه ی بسیجی شهید محسن حاج رضایی


قرائت مصحف شریف

زیارت عاشورا

سخرانی ( درس های اخلاق )

روضه و سینه زنی

هر هفته جمعه شب ها از ساعت 20

محفل : در کنار قبور شهدای شهرمان (بیت شهدا)

«« ویژه برادران »»

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۲:۴۵
محمد رضایی
«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصر‌الله» که پنجشنبه شب گذشته در حومه دمشق به شهادت رسید هنگام دفن لبخند زد و در کنار شهدای شیعه ای ثبت شد که پیش از این مصداق این جمله شده بودند که "شهید نظر می کند به وجه الله" ... شهدایی نظیر «علی المؤمن» جوان وارسته بحرینی٬ «حبیب لک زایی» سردار رشید سیستانی٬ «محسن حاج رضایی»٬ «حسن تقی‎پور گلسفیدی» و «رضا قنبری» از دلاوران جنگ تحمیلی.

17 سال، 20 سال، پُر پُرش 25 سال، سن و سال جوان هایی بود که درس و مدرسه و دانشگاه را نیمه کاره رها می کردند و راهی جبهه ها می‎شدند. وصیت نامه هایشان را که می خوانی، گویا با چهل ساله هایی طرفی که دیگر چم و خم روزگار را یاد گرفته اند و بعد از یک راه طی شده ـ به قول آوینی ـ، نشسته اند وصیت نامه نوشته اند.

راه این شهدا همچنان ادامه یافت و مردم کشورهایی همچون بحرین٬ سوریه و لبنان برای رسیدن به عزت و آزادگی جان‎ها بر کف دست‎هایشان گرفتند و جنگیدند.

راه شهادت هنوز هم بسته نشده و چه بسیار شیردلانی در توطئه‎های تروریستی کوردلان در همین سرزمین مادری‎مان به معنای واقعی "عاقبت به خیری" رسیدند.

در این بین٬ شهدایی بودند که هنگام دفن٬ لبخندی بر این دنیای فانی زدند و به لشگر سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پیوستند. ما نیز نتوانستیم به سادگی از کنار این موضوع گذر کنیم.

شهید اول: حسن تقی‎پور گلسفیدی

فرازهایی از وصیتنامه این شهید: خیلی دوست دارم در مراسم و مجالسی که به خاطرم برگزار می نمایید، نوحه ی ابی عبدالله الحسین(ع) و روضه ی آن حضرت را بخوانید تا ملت منقلب و مسلمان به خاطر آن حضرت بگریند و دیگر آن که می خواهم در کنار دیگر یارانم در بهشت تازه آباد سلمانشهر آرام گیرم و با آنان تجدید بیعت نمایم و ضمناً به مدت دوازده روز روزه بدهکار هستم. لطفاً برایم آن ها را به جا آورید. همچنین نماز قضا بسیار دارم، اگر لازم باشد برایم انجام دهید. از مال دنیا چیزی ندارم، ولی اگر احیاناً مالی است که اکنون به خاطر ندارم، از خانواده  تقاضا می کنم تا آن ها را در راه خدا انفاق کنند تا در آن دنیا با دست خالی از مادیات به دیدار پروردگارم بروم و خدای ناکرده چیزی مرا به خودش وابسته نگرداند.
پنج شنبه بیست و یکم مردادماه 1361 اهواز – پایگاه شهیدبهشتی – تیپ کربلا – گردان علی ابن ابی طالب(ع) – گروهان یکم

شهید دوم: محسن حاج رضایی

این شهید شب 21 بهمن 1364 یعنی در سن 22 سالگی, در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامی، در ترکیب گردان کربلای اهواز در عملیات والفجر 8  فاو شرکت کرد و سرانجام درهمین عملیات در 23 بهمن در ساحل فاو, نزدیک کارخانه نمک به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از چند روز که در سرد خانه نگهداری شد به محلات انتقال یافت و طی مراسمی با حضور خانواده و جمعی کثیری از مردم تشییع و در گلزار شهدای شهرستان محلات در آغوش خاک آرام گرفت.

شهید سوم: رضا قنبری

این شهید 19 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 درحالی که در شلمچه تیربارچی بود، پس از اصابت تیری به قلبش در دم به شهادت رسید.

فرازهایی از وصیتنامه این شهید: اگر تکه تکه هم بشوم دست از دین اسلام بر نمی دارم. بخدا قسم از من حقیر بشنوید مال این دنیا هیچ ارزشی ندارد و هیچ بهانه و دلیلی برای شرکت نکردن در جنگ را ندارید. ولی حب دنیا و سستی ایمان نمیگذارد شما بسوی خدای خود بشتابید. بترسید از اینکه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پیش امام زمان (عج) باز می شود. نکند خدای ناکرده امام زمان (عج) از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسین (ع) و یارانش رنگین تر است و یا از آ نان معصوم ترید. در راه اسلام شهید شدند تا این آزادی را برای شما بدست آورند. بیایید لااقل اگر ایمان ندارید آزاد مرد باشید. نگذارید که دشمن به خاک و ناموس شما تجاوز کند. قرآن می فرماید: هر کس خود را شناخت خدای خود را شناخته است. بیایید فکر کنید و ببینید که هستید،از کجا آمده اید و به کجا خواهید رفت.

شهید چهارم: علی المؤمن

مهندس شهید "علی المومن " جوان پاک باخته بحرینی که سلحشورانه در میدان دفاع از حق و حقیقت قدم نهاد و  جان پاکش را در این راه فدا کرد.

نیروهای رژیم آل‎خلیفه در حال هجوم به جمعیت تحصن کننده در میدان "لؤلؤه"  بودند که شهید علی المومن نجات جان زنان مستقر در میدان٬ خود را سپر تهاجم نمود.

شهید پنجم: حبیب لک زایی

سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانی‌ها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجب‏علی محمدزاده ـ که به تعبیر سردار شهید لک‏زایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند ـ به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید.


از مهم‎ترین مسوولیت‎های این شهید می‎توان به "تک تیرانداز گردان کمیل لشکر 41 ثارالله در دشت عباس"٬ "حضور در جبهه با سپاه حضرت رسول(ص)"٬ "تلاش فراوان برای جذب و اعزام نیرو به جبهه"٬ "تک تیرانداز گردان 409 لشکر 41 ثارالله(ع) در جنوب اهواز"٬ "مسئول اکیپ گشت پایگاه زابل"٬ "مسئول بسیج پایگاه زابل در سال 61"٬ "فرمانده حوزه مقاومت نجف اشرف بخش مرکزی زابل در سال 63"٬ "مسئول ستاد گردان لشکر 41 ثارالله در جنوب شلمچه در سال 66"٬ "کمک فراوان به سیل‌زدگان زابل در سال‌های 69 و 70"٬ "نقش تعیین‌کننده در عملیات نصر 3 در مقابله با اشراری که اموال عمومی سنگین را در سال 70 از منطقه دزدیده بودند"٬ "فرمانده سپاه زابل از سال 69 تا 79
معاون هماهنگ کننده منطقه مقاومت سیستان و بلوچستان از سال 79 تا 86"٬ "جانشین فرمانده منطقه مقاومت و جانشین فرمانده سپاه سلمان از سال 87 تا هنگام شهادت" اشاره کرد.

شهید ششم: سید وسام شرف الدین

«شهید سید وسام محسن شرف الدین» معروف به «سید نصر‌الله» از جمله نیروهای لبنانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مردم مظلوم سوریه عازم این کشور شد.

این شهید سرانجام روز پنجشنبه هفتم آذرماه 92 در حومه دمشق به شهادت رسید.

***********************************************************

پ . ن .1. لازم به ذکر است در برخی سایت های خبری اسم شهید محسن حاج رضایی به اشتباه شهید محمدرضا حقیقی ذکر شده است!!! اما عکس شهید حاج رضایی توسط خانواده و دوستان آن بزرگوار مورد تایید قرار گرفته است و مشخصاتی که از شهید محمدرضا حقیقی ذکر شده دقیقاً مربوط به شهید محسن حاج رضایی می باشد.

پ . ن .2. امام کبیر ما فرمودند شهدا در قهقهه مستانه شان عند ربهم یرزقونند

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۲ ، ۰۸:۲۹
محمد رضایی
من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم. تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است. تا در را باز کردم، اوه... چه شکلی!داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است. گفت:

آخر ما حزب اللهی هستیم.
گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌کرد.
گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌کند تو چرا سلام نمی‌کنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. می‌ترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی می‌لرزد، تو خاطرت جمع است.
بعضی‌ها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهی‌تر می‌دانند.
بعضی خودشان را از مراجع تقلید حسینی تر می‌دانند. 

                                                                                          استاد محسن قرائتی

************************************************************

پ . ن .1. بعضی ها خود را خدا هم می دانند!!!! (نمیشناسید معرفی کنم براتون)

پ . ن .2. حزب اللهی بودن نه به ریش است و نه به تسبیح در دست و نه به یقه بسته!!!!

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۰۴:۱۲
محمد رضایی

و قصه غصه دار زندگی می شود این....

و آنگاه که احتیاجت دارند دوستت دارند و آنگاه که احتیاجشان داری اصلاً به جا نمی آورندت!!!

و آنگاه که همراهی می خواهند میشوی بهترین همراه ... و آنگاه که همراه می خواهی, هیچکس هم نیست!!!

حتی حاضری پت باشی تا رفیقی مثل مت داشته باشی اما در آن لحظه هم سریع از کنارت با میگ میگ گفتن رد می شوند!!!

توقع از تو می شود که همه چیزت را برایشان خرج کنی اما هیچ توقع و خرجی برایشان نداشته باشی!!!

و آنگاه که کارها و حرف های همه می شود شعار تو هم مجبوری برایشان راهپیمایی کنی تا له نشوی!!!

و این چنین است آن هایی که ادعای قدم زدن با خدا را دارند حتی قدمی در راه خدا بر نمی دارند!!!

و آنگاه می بینی که هر کس را برای درد دل انتخاب کردی می شود درد دل خودت!!!

و وقتی تفاوت های بی تفاوتی را می بینی برای خودت تفاوت های جدیدی می سازی و می بینی!!!

و آنگاه که همه دردها خانه ی تو را اجاره می کنند دلت می شود بی صاحبخانه!!!

و وقتی پشیمان می شوی از گذشته ات می بینی که دیگر گذری نمی ماند برای گذشتن!!!

و این است زندگی...

بایدها و نبایدها و داشته ها و نداشته ها و حسرت ها و....

و یادت می افتد آنگاه که در عالم ذر گزینه ها روی میز بود ما یاد  گزینه زر نبودیم!!!

و این است زندگی که وقتی نیمه گمشده دنیایت را به سختی پیدا میکنی همه دنیا می شوند مانع و فاصله!!!

و نمی توانی ناراحت باشی چون آنگاه خاطراتی در خیالت پرسه می زنند که این است زندگی که تو می توانستی الان در آن نباشی...

و آنگاه که قدم بر می داری تا حقت را از این زندگی بگیری هم حقت را مثل زندگیت تسخیر می کنند!!!

و آنگاه است که در عین فکرها باید خودت را به بی فکری بزنی و بگویی این نیز بگذرد!!!

و تمام دل خوشیت باشد دل خوش نداشته ات و تنها امیدت به آن هایی باشد که دوستت دارند!!!

و زندگی کنی به امید رسیدن و بودن

و این است زندگی پسرک...

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۲ ، ۰۲:۲۴
محمد رضایی
در سال های اخیر چند میلیاردر مشهور به شدت مورد توجه رسانه ها قرار داشتند و میل آنها برای ورود به فوتبال و سینما آنها را ستاره کرده است...

«ثروتمندان ستاره». این جمله شاید بهترین تعبیر باشد برای افرادی که نه بازیگر و خواننده بودند و نه فوتبالیست اما ناگهان به ستاره های پر حریف حدیث جامعه تبدیل شدند و در هر محفل و جمعی نام آن ها شنیده می شد. ثروتمندانی که الزاما متمول ترین افراد جامعه نیستند اما کلیشه های مرسوم را دور ریختند و از این که به تیتر یک روزنامه ها و صحبت های روز تبدیل شوند ابایی نداشتند.

علی انصاری، بابک زنجانی، حسین هدایتی، حسین ثابت، شهرام شفیع زاده، پهلوان مقدم و شهرام جزایری.

این 7 نفر بازیکنان پر سر و صدا تیم ثروتمندان ستاره کشور هستند. در این میان البته شهرام جزایری علاقه ای به رسانه ای کردن فعالیت های خود نداشت اما اتفاقات و حاشیه ها او را روی موج شناخته شدن قرار داد.دقیقا خلاف جهت عملکرد بابک زنجانی، حسین هدایتی و علی انصاری که هیچ گاه نه تنها ثروت خود را انکار نکردند بلکه با ایجاد موج های رسانه ای تلاش می کردند تا بیش از پیش بر سر زبان ها باشند. هر کدام از این سه نفر بعدها اما راه های متفاوتی در پیش گرفتند.


حسین هدایتی کم کم به حاشیه رانده شد، علی انصاری ترجیح داد ترمز کند و چراغ خاموش حرکت کند تا حاشیه امنش حفظ شود. بابک زنجانی با وجود همه حاشیه های اخیرش اما علاقه به ستاره بودن خود را از دست نداده و همچنان راه و روش خود را ادامه می دهد. اشخاصی مانند حسین ثابت و محسن پهلوان مقدم هم با وجود آن که تلاشی برای رسانه ای کردن نام خود انجام نداند اما فعالیت جنجالی شان در زمینه تاسیس هتل داریوش و افتتاح پدیده شادیز نام آن ها را بر سر زبان ها انداخت.

این را نمی شود کتمان کرد که همه آنها برای حفظ و قوام ثروت خود خواسته و ناخواسته با بخشی از قدرت سیاسی کشور نزدیک شدند و رانت هایی نیز در پرونده خود داشته اند و البته یک نکته که جنجالی ترین میلیاردر سال های اخیر ایران را از این پرونده بیرون گذاشتیم.یعنی مه آفرید خسروی که نامش با پرونده سه هزار میلیارد تومان گره خورده است.

معرفی کامل تک تک این افراد در ادامه حرف پسرک

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۲:۴۵
محمد رضایی