شب اول : مسلم بن عقیل السفیر المظلوم
* وقتی که زمین خورد از آن بام چه می گفت؟ ... می گفت صفا نیست دلی را که وفا نیست
شب دوم : ورود به کربلا
* حسین میا به کوفه ... کوفه وفا ندارد
شب سوم : حضرت رقیه(س)
* دستی پرید لاله گوش مرا درید ... دیگر صدای عمه به گوشم نمی رسید
* دستی بکش به زبری رویم که حق دهی ... نامردهای شام چه مردانه میزنند
* آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم ... بابا تو کجا بودی
* دختر سه ساله که زدن نداره ... این که قباله فدک نداره
* بابا جان ز هر دستی که آمد ضربه خوردم ... تعجب می کنم ز چه نمردم
شب چهارم : حربن ریاحی
* حر جذاب ترین الگو برای توبه کنندگان است
شب پنجم: حضرت عبدالله بن الحسن(ع) :
* عمو حسین زنده بمون تا برسم ... عمو حسین ببین بریده نفسم
شب ششم: حضرت قاسم(ع)
* تو که خود قاسمی و سرزده تقسیم شدی ... دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری
* قبل از شروع رجز مشکلی نبود ... گفتم ابن الحسن بیشتر زدند
* خوب شد صورت ماهش هدف سنگ نبود ... خوب شد بر سر پیراهن او جنگ نبود
نیمه شب عمه اش آرام بگفتا نجمه ... خوب شد حلقه ی دامادی او تنگ نبود
شب هفتم : حضرتعلی اصغر(ع)
* حجم تیری که علمدار زمینگیرش شد ... باورم نیست که در حنجره ات جا شده است
شب هشتم : حضرت علی اکبر(ع)
* جوانان بنی هاشم بیایید ... علی را به خیمه رسانید
شب تاسوعا : حضرت قمر منیر بنی هاشم اباالفضل عباس(ع)
* هنوز گوشه ی مشک تو رطوبتی مانده ... رباب روی همان هم حساب کرده ... برگرد
شب دهم : شب عاشورا
* امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ... مکن ای صبح طلوع
شب یازدهم : شام غریبان
* طفل یتیمی ز حسین گم شده ...