خاطره اول: قضیه یا حسین غریب مادر چه بود؟
یکــ روز از مؤسسه جنتــ الحسین علیه السلام کاشان(تنها مرکز پخش محصولات هیئت دیوانگان حسیــن علیه السلام کاشان)
با من تماس گرفتن که نامه ی اومده برات،همراه با آسید جواد کاشان بودیم و رفتیم و نامه رو که گرفتم،توش شعری بود که همین
"یا حسیــن غریب مادر" نوشته شده بود،نویسنده این شاعر،یک خانم بود از مشهدالرضا علیه السلام؛
وقتی داشتم شعرو میخوندم،سید بمن گفت که میخوای بخونی این شعرو؟
منم گفتم فرقی نمیکنه،شمــا بخون!!
خلاصه سید چندین جا این شعرو خوند و واقعاً علاقمند به این اشعار بود،چون مهمتر اینکه حواله شده بود از مشهدالرضا علیه السلام!!
بقول حمید آقا؛شعر رو باید سید جواد میخوند،چون "خسته شده بود از اهل زمونه"
"منو میشناسی آقاجون،من همونم اون دیوونه"
"حســرت زیارت تو" و ...
یـا حسیــــن غریب مادر ...راجع به شعــر معروفـــ و ماندگـــار "یا حسیــن غریب مادر؛؛تویی اربابــ دل من"
حمید آقا علیمی فرمودند:یکــ روز از مؤسسه جنتــ الحسین علیه السلام کاشان(تنها مرکز پخش محصولات هیئت دیوانگان حسیــن علیه السلام کاشان)
با من تماس گرفتن که نامه ی اومده برات،همراه با آسید جواد کاشان بودیم و رفتیم و نامه رو که گرفتم،توش شعری بود که همین
"یا حسیــن غریب مادر" نوشته شده بود،نویسنده این شاعر،یک خانم بود از مشهدالرضا علیه السلام؛
وقتی داشتم شعرو میخوندم،سید بمن گفت که میخوای بخونی این شعرو؟
منم گفتم فرقی نمیکنه،شمــا بخون!!
خلاصه سید چندین جا این شعرو خوند و واقعاً علاقمند به این اشعار بود،چون مهمتر اینکه حواله شده بود از مشهدالرضا علیه السلام!!
بقول حمید آقا؛شعر رو باید سید جواد میخوند،چون "خسته شده بود از اهل زمونه"
"منو میشناسی آقاجون،من همونم اون دیوونه"
"حســرت زیارت تو" و ...