پسر
پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۴۵ ق.ظ
مــن یـکــــ پسرم ...
شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار...
شاد و پرنشاط ، سرزنده و پرکار...
قرآن و نهج البلاغه اگر میخوانم ، رمان و حافظ هم میخوانم.
عاشق پهلوانی های حضرت حیدر اگر هستم ، یک عالمه شعر حماسی از شاهنامه هم حفظم.
پای سجاده ام گریه اگر میکنم ، خنده هایم بین دوستانم هم تماشایی است !
من یک عالمه دوست و رفیق دارم.
تابستان ها اگر اردوی جهادی میرویم ، اردوهای تفریحی ام نیز هر هفته پا برجاست ...
ما اگر سخنرانی میرویم ، پارک رفتنمان هم سرجایش است ...
مسجد اگر پاتوق ماست ، باغ و بوستان پاتوق بعدی ماست ...
برای نماز صبح قرار مسجد اگر میگذاریم ، هنوز خورشید نزده از مسجد تا خانه پیاده قدم میزنیم.
دعای عهدمان را اگر میخوانیم ، همانجا سفره باز میکنیم و با خنده و شادی صبحانه مان میشود غذا با طعم دعا !
ما اگرچفیه می اندازیم ، نقاش هم هستیم ، خطمان هم خوب است...
حرفهای پسرانه مان سرجایش ، شوخی های دوستانه مان را هم میکنیم...
نمایشگاه و تئاتر هم میرویم ، سینما هم اگر فیلم خوب داشت ...
کوه هم میرویم ، عکس های یادگاری ، فیلم های پر از خنده و شادی...
کی گفته ما حزب الهی ها ...
من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم !
دنیای من و این رفیقان با خدایم...
همین هایی که دنبال زندگیشان در کوچه و خیابان نمیگردند...
همین هایی که وقتی دلت را میشکنند تا حلالیت ازت نگیرند ول کن نیستند...
همین هایی که حیاشان را نفروختند ...
خوشبخت ندیده ، هرکس ما را ندیده ...
دست نوشته ای در مورد پسرها از پسرک
۹۳/۰۲/۰۴
زیبا بود
من قشنگ تر از دنیای خودمان سراغ ندارم!
******************************************************
علیک سلام
ممنون آقا مهدی
من هم سراغ ندارم