من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

به یاد مرحوم سید محمد جواد ذاکر طباطبایی

دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۸:۳۷ ق.ظ
خاطره دوم: حاج رضا قصاب و سید ذاکر

حاج رضا قصاب(مسئول هیئت دیوانگان حسین علیه السلام کاشان)تعریفــــ کردند که یک روز تو ایام بستری بودن سید جواد،یک مشکلی برام پیش اومده بود،رفتم به آسید جواد سربزنم،
وقتی وارد اتاق شدم،سید تا چشاش بمن خورد ازم پرسید چیه؟
بهش گفتم هیچی یک کم بهم ریختم،بمن گفت بشین تا یک روضه حضرت رقیه سلام الله علیها برات بخونم،شروع کرد بخوندن،و دوتایی مثل دیوونه ها داشتیم بخودمون میزدیم و تو حال خودمون بودیم،
روضه که تموم شد،اومدم از اتاق بیرون که برم تو حیاط بیمارستان،دیدم بیشتر پرستارها تو ایستــگاه پرستاری دور هم جمع شدند و داشتن گریه میکردن!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۰۶
محمد رضایی

نظرات  (۳)

۰۸ آبان ۹۲ ، ۰۱:۱۴ گروه سیره شهدا
به روزیم
قدری آغوش عمه پوشیدم،کاش می مردم و نمی دیدم

یا که معجر بده همین حالا،یا که امشب مرا ببر بابا
*******************************************************
خیلی بیت قشنگی بود مهدی جان
روحش شاد ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی