من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

دل,دل تو را می خواد. چه جوری حرمت بیاد

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۶:۰۷ ق.ظ

شنیدین میگن صبر لبریز میشه؟  ای خدا صبر من هم اندازه ای داره.

صبر دیدن بین الحرمین و اون ضریح شش گوشه...

دیگه وقتی جلوم از کربلا می گن دوست دارم فریاد بزنم که نگید یا که کم بگید!

گنهکارم. میدونم. اما یاد گرفتم امید داشته باشم به کرم اربابم

به همون علی اکبری که تا عمر دارم خادمش هستم حتی رویای شب هامم شده کربلا.

آقا به جون هرچی مرده دلم بدجور هواتا کرده

دلم می سوزه که دوباره بوی محرم به مشام میرسه اما من حرم را ندیدم. آخ کربلا.....!!!

مدد مدد یا رقیه(س)

ایشاالله یک شب جمعه برم حرم با رقیه(س)

آقا ممنون که چایی هیئتت را به من چشوندی اما جان رقیه بذار بهتر مستی کنم و یه ذره تربتم بده

آخه آقا جون بدی من سنگین تره یا خوبی شما؟       آخه آقا چه لحظه ای از دیدن ضریح تو شیرین تره؟

آخه آقا مگه خون کبوترات از خون من رنگین تره؟        ارباب من, آقای من, من برای تو گریه می کنم تو برای من

من که مردم آقا, تو را جان علی اصغر کربلات را نشون بده

یوسف نیستم اما افتخار بده و شما بشو خریدارم آقا....

اللهم ارزقنا کربلا

********************************************************************************

پ . ن .1. شکر خدا که نان شب ما حسین شد/ ممنون لطف مادر این خانواده ایم

داریم با حسین حسین پیر می شویم/ خوشحال از این جوانی که از دست داده ایم

پ . ن .2. پدرش در رکوع بود که سائل آمد و انگشتریش را بخشید... به پدرش رفته بود. خودش,انگشترش را می بخشید اگر امانش می دادند...

پ . ن .3. عکس بین الحرمین را که به دیوار اتاقم می زنم... پشت ضریح میروم و زار میزنم!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۱
محمد رضایی

نظرات  (۵)

انشاالله به مدد بی زینب قسمت همه ی عاشقا بشه
(انشالله با رفقا اربعین کربلا)
اگه خدا مدد کنه کرببلا را ببینم میرم یه گوشه حرم مثل گداها میشینم
از اولش تا آخرش رو خاک بین الحرمین سر میذارم ،داد میزنم آقام حسین، آقام حسین
*******************************************************
انشاا...
(انشالله با رفقا اربعین پای پیاده تا کربلا)
۱۳ مهر ۹۲ ، ۰۶:۴۴ محمد صمیمی
عـــرق کهنه ی شــیـراز مـرا مـسـت نــکــرد

چـای روضــه اربــاب زمــیــن گـــیــرم کــــرد
*******************************************************
ممنون حاجی.
واقعاً خوشحال شدم از سر زدن شما به وبلاگ پسرک.
بی درنگ یاد مجالس هیئت فاطمیون دانشگاه آزاد محلات افتادم. یادش بخیر
۱۴ مهر ۹۲ ، ۰۶:۰۳ نانو دانلود
سلام مطالبتون جالب بود لینکتون کردم لطفا به من سر بزنین و لینکم کنید . ممنون
انشاالله هرچه زودتر خدا قسمت کنه.
امیدوارم ما را هم بطلبه امام حسین.
*******************************************************
انشاالله باهم
زنی که زمین جسد او را بیرون می انداخت...


در روایتی چنین آمده است که زنی زناکار، هر گاه بچه ای از راه زنا می زائید، آن را از ترس خانواده اش در

تنور آتش می انداخت و جز مادرش کسی از کارش اطلاع نداشت. وقتی از دنیا رفت، هر جایی که او را

دفنش می کردند، زمین به نحوی او را نمی پذیرفت و بیرون می انداخت؛ نزد حضرت امام جعفر صادق

علیه السلام رفتند. حضرت به مادر آن زن فرمودند: چه کاره بود؟ سپس مادر کار دخترش را برای حضرت

بیان کرد... امام فرمودند: قدری از تربت حسین علیه السلام در قبرش بگذارید...وقتی این کار را کردند،

بدن آن زن در خاک آرام گرفت...

السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی