من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

کاشکی شعر مرا می‌خواندی

دوشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۰، ۱۰:۱۲ ب.ظ


گاه می اندیشم
می‌توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
که مرا زندگانی بخشد
چشمهای تو به من می‌بخشد
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته‌ای از زندگی من هستی
دفتر عمر مرا
با وجود تو شکوهی دیگر
رونقی دیگر هست
می‌توانی تو به من
زندگانی بخشی
یا بگیری از من
آنچه را می‌بخشی
من به بی‌سامانی
باد را می‌مانم
من به سرگردانی
ابر را می‌مانم
من به آراستگی خندیدم
من ژولیده به آراستگی خندیدم
سنگ طفلی، اما
خواب نوشین کبوترها را
در لانه می‌آشفت
قصه‌ی بی‌سر و سامانی من
باد با برگ درختان می‌گفت
باد با من می‌گفت:
«چه تهیدستی مرد»
ابر باور می‌کرد
من در آیینه رخ خود دیدم
و به تو حق دادم
آه می‌بینم، می‌بینم
تو به اندازه‌ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه‌ی زیبایی تو غمگینم
چه امید عبثی
من چه دارم که تو را در خور؟
هیچ
من چه دارم که سزاوار تو؟
هیچ
تو همه هستی من، هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری؟
همه چیز
تو چه کم داری؟
هیچ
بی‌تو درمی‌یابم
چون چناران کهن
از درون تلخی واریزم را
کاهش جان من این شعر من است
آرزو می‌کردم
که تو خواننده‌ی شعرم باشی
راستی شعر مرا می‌خوانی؟
نه، دریغا، هرگز
باورم نیست که خواننده‌ی شعرم باشی
کاشکی شعر مرا می‌خواندی

حمید مصدق


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۵/۱۷
محمد رضایی

نظرات  (۲)

این خانومه کیه ، ها ؟
این شعره فوق العاده بوددددددددددددددد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی