من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

ای کاش...

سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۸۹، ۰۱:۴۱ ق.ظ
در دنیای وبلاگهای رنگارنگ که یکی عاشقونه می نویسه و یکی عارفونه  یکی سیاسی و یکی فرهنگی و مذهبی، همه وبلاگ نویسها دوست دارند مطلبی که می نویسند مورد پسند خواننده واقع بشه و برایش کامنت بذارند که :«آفرین صد آفرین! چه مطلب جالب و زیبایی بود، استفاده کردیم.» همه جور آدم به وبلاگ من سر می زنند: زن، مرد، دختر، پسر . . .ولی من خیلی خیلی دوست دارم یکبار هم که شده او به وبلاگم سر بزند. او که قلبم برایش به تپش می افتد. او که نگاه قشنگش دل هر جوانی را می رباید. آی خدا، چی می شد اگه فقط یکبار او به من سر می زد، فقط یکبار. از خودم می پرسم اگر روزی او به وبلاگم سر بزند از کدام مطلب بیشتر خوشش می آید.آن مطلبی که علمی تر است؟ نه گمان نکنم چرا که او خودش آخر این حرفهاست آن مطلبی که عاشقانه تر است؟ بعید می دانم.شاید آن مطلبی که میزان اخلاصش هنگام نوشتن بیشتر باشد؟  . . . شاید.می گویند: «وقتی ابراهیم (علیه السلام) را در آتش انداخته بودند، یک پرنده مدام دهان کوچکش را پر از آب می کرد و بر روی آتش می ریخت تا اینکه آتش کمی سردتر شود. ابراهیم (علیه السلام) به او گفت: ای پرنده! این آب دهان تو چه ارزشی دارد در مقابل این همه آتش؟ پرنده کوچک گفت: من فقط بدین وسیله می توانم عقیده و علاقه و ایمانم را به شما ابراز کنم.»  آقاجان، عزیز دل زهرا (سلام الله علیها)، نمی دانم اگر در این دنیای پر هیاهوی وبلاگها گذرت به وبلاگ من افتاد آیا از آن خرسند می شوی یا نه؟ از کدام مطلبم بیشتر خوشت می آید؟ کدام را بیشتر می پسندی؟ آقای من، شرمنده ام اگر در راه تو قدم و قلم نزدم. می دانم تمام این مطالب در مقابل آن همه آتش گناه من ارزشی ندارد. اما تو بدان من فقط با این وسیله می خواهم عقیده و علاقه و ایمانم را به شما ابراز کنم. و من باز با خدای خود نجوا می کنم که  آی خدای من، چی می شد اگه فقط یکبار او به من سر می زد، فقط یکبار?البته ایشان همیشه و همه جا ناظر بر ما و اعمالمان هستند.

ای خدا...

ای کاش...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۰۶
محمد رضایی

نظرات  (۶)

۰۶ مهر ۸۹ ، ۰۴:۰۱ مریم وعلیرضا
سلام دوست خوبم وب خیللللللللللللللی قشنگی داری ما شما رو لینک کردیم خوشحال میشیم به ما سر بزنی
...
سلام.خیلی قشنگ بود.تا به حال به این موضوع فکر نکرده بودم. معلومه از ته دلت این حرفو زدی. چون حرفی که از دل بلندبشه به دل میشینه.
آقا جان .من مثلا دوستدار شما هستم . راه و روش زندگی من شبیه شما نیست.
کاش قدم رنجه کنی سری به خانه قلبم بزنی.من که آبرو ندارم.تو آبرویم باش. تو بگو این حقیر هم بین کاسه لیسان ماست.تو بپذیر و تکه ای نان ده که برایم عالمی ارزش دارد.خرده نمکی از سر سفره ی تو مرا به عالمی می لرزد.
خدا خیرت بده.قشنگ بود.
یا علی
۱۰ مهر ۸۹ ، ۰۱:۰۴ محلات پرس
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم
تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهى آمد
آنقدر نیامدى که ماپیر شدیم
اللهم عجل لولیک الفرج


وبلاگ شما رفت تو وبلاگ دوستانمون شماهم......http://mahallatpress.blogfa.com لطف کنید

خیلی زیبا بود. نهایت عشقت رو آشکار کردی. امیدوارم موفق باشی
khosham omad
kheili bozorg fek kardi
to in doro zamone kam pish miad
afarin

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی