من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

۳۰۱ مطلب توسط «محمد رضایی» ثبت شده است

ای خدا قربون خودت و شهدات بشم

بی بی زهرا مارا به دیدار پسرانش دعوت کرد

چندهفته پیش همین موقع بود که باچندتا از بچه ها تو گلذار شهدا سر مزار آقا محسن حاج رضایی فقط گریه می کردیم و به این فکر میکردیم که چه گناهی کردیم که شهدا امسال مارا به دیدارشون دعوت نکردن.

یادش بخیر...

نمیدونم چی شد. اما همون شب تو مججلس روضه و سینه زنی حضرت زهرا(س) برنامه ی اردوی مناطق از طرف بزرگان هیئت اعلام شد.

یادش بخیر...

چه حالی داشتیم

با همه سختی ها وکم کاری های برخی از دوستان ومسئولان مقدمات این سفر کاملاْ معنوی آماده شده

به امید خدا و لطف شهدا فردا صبح ساعت ۶ ( پنج شنبه ۴ فروردین ۱۳۹۰) حرکت به سوی حریم عشق

دوباره سینه زنی.شعرخوانی.کف زدن.خنده.گریه.بی خوابی.زیارت شهدا و...

فقط و فقط میتونم بگم شهدا شرمنده ام

لحظه لحظه ها چه دیر میگذره!!!

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۰ ، ۰۵:۴۵
محمد رضایی
امسال هم لحظه تحویل سال به لطف خداوند با بچه ها گلذار شهدا بودیم

به قول معروف سال را نو کردیم اونم به همراه شهدا

 به خصوص با یکی که هر سال که میگذره بیشترو بیشتر عاشقش میشم

خدا کنه وقتی میره پیش مادرش فاطمه زهرا(س)...

وقتی سر سفره اباعبدا... میشینه برا پسرک هم دعا کنه

خیلی چیزها نو میشه

سال. طبیعت. لباس و ...              اصلاْ همه چی نوش خوبه

اما یه چیزه که فقط و فقط کهنه اش خوبه و ارزش داره.... دوستی و رفاقت

امسال خوب شروع شد.گلذار شهدا. شهدای گمنام. سرچشمه. نماز صبح جماعت. دور هم بودن

امیدوارم خوب هم تمام بشه

با تمام آرزوهام که امیدوارم بهشون برسم              به لطف خدا و حضرت زهرا (س)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۰ ، ۱۵:۳۷
محمد رضایی

چیزی به پایان نمانده!

چیزی به آغاز نمانده!

پایان سال ۱۳۸۹

آغاز سال ۱۳۹۰

میگن گذشته ها گذشته. اما ...

سال ۸۹ برای پسرک یک سال کاملاْ متوسط بود

اگه بخوام به این سال از بیست نمره بدم با ارفاغ ۱۳

سال عجیبی بود    اتفاقات خوب داشت... اتفاقات بد هم داشت

اما به نظر من برای پسرک اتفاقات بدش بیشتر بود

به قول معرفت چرخ فلک برا پسرک خوب نچرخید... البته خدا را صد هزار مرتبه شکر

اما حالا که داره تموم میشه نمی خوام دیگه در موردش بگم

فقط این را خوب میدونم که یک سال از عمر پسرک تو این دنیای ... گذشت

سال نو(د)

امیدوارم سال نو سال خوبی باشه    برای همه و پسرک ۷ غصه ما

هفت آرزو ... هفت حاجت ... هفت خواسته از خدا

اول : ظهور آقا امام زمان (عج)

دوم : رضایت خدا از پسرک

سوم : سلامتی و رضایت پدر و مادر

چهارم : سلامتی برای همه و رهبر

پنجم : بالا رفتن معرفت و گذشت

ششم : موفقیت در شغل و تحصیل و ... ( زندگی )

هفتم : سالی پر از پول و خبرهای خوش برای همه و پسرک

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۰ ، ۰۱:۰۱
محمد رضایی
توجه !                                                                         توجه !

سفر به کربلا !!!        مرکز عشق !!!         شش گوشه !!!      ایران !!!

تا حالا شده حس کنی دلت خیلی خیلی گرفته ؟ شده ؟

شنیدین که میگن هرکی دلش گرفته یه سفر بره به کربلا ( بین الحرمین )

منم هر سال این موقع ها که میشد خودم را آماده میکردم برا سفر به کربلا !!!

اما امسال...

نمیدونم چرا ، اما چند روزه که چشمام بارونیه ! غم عجیبی دلم را گرفته

قلبم سیاه سیاه شده !!!

اما امسال نمیدونم چه گناه بزرگی مرتکب شدم که دعوت نشدم .... نخواستنم

اما یادش بخیر...

عجب شورو حالی داشتیم که می خواستیم بریم، با بچه ها، رفقا

یادش بخیر...

عجب حال و هوایی داشت غروب توی طلائیه، سه راهی

اونجا بود که فهمیدم تو این دنیا فقط 2 تا آرزو دارم، فقط و فقط دوتا.... شهادت و بهشت

آره همونجا که همت بی سر شد و عشق خودش را نشون داد

آره همونجا که باکری پر پر شد و عاشق خودش را نشون داد

یادش بخیر...

گریه ها و دعاهایی که مادرهای شهدا میکردن و ساعت ها با بچه هاشون حرف میزدن

یادش بخیر...

همونجا که خاکش را به یاد تربت کربلا میبردن ؛ آره به خدا حق داشتن

یادش بخیر

حسینیه حاج همت، نمازو دعاو سینه زنی تو این حسینیه چه حال و هوای عجیبی داشت

یادش بخیر...

یه اروند میرفتیم که همه جاش بوی آقا محسن حاج رضایی را می داد

نمیدونم چرا اما لابه لای نی ها...

بی خیال دیگه نمیتونم بسه

اما نه بذار برات بگم  ( اذن دخول تشنگی)

یادش بخیر...

فکه، آره فکه

فکه برای پسرک یعنی پای برهنه،گرما،عطش،سینه زنی تا قتلگاه،ذکرحسین وفطمه،

تپه های ماهوری،شن وماسه،گردان حنطه و ....

امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم.آب را جیره بندی کرده ایم.

نان را جیره بندی کرده ایم.عطش همه را هلاک کرده.

همه را جز شهدا، که حالا کنارهم درانتهای کانال خوابیده اند.

دیگر شهدا تشنه نیستند.

فدای لب تشنه ات پسر فاطمه (س) !


۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۸۹ ، ۱۸:۵۹
محمد رضایی

پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام
بعد از دو ماه گرفت صداهای ذاکران تازه دلم شکسته شده، دم گرفته ام
بعد از دو ماه که در مطبت هستم ای طبیب از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام
مرهم برای درد دلم اشکِ روضه بود این گونه بوده، اشک دمادم گرفته ام
شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام
از مادرت بپرس، نوکریم را قبول کرد؟ آیا برات کرب و بلا هم گرفته ام؟
افسوس می خورم که ز خیرات سفره ات از دست مهر مادرتان کم گرفته ام
دلتنگ می شوم به خدا بر محرّمت خرده مَگیریَم ز چه ماتم گرفته ام
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را شعر وداع نه ... شور محرّم گرفته ام

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۸۹ ، ۱۹:۱۳
محمد رضایی



 آغاز امامت و ولایت قائم آل محمد (ص)  ، نجات دهنده مستضعفان ،

یاورمظلومان ، حضرت مهدی (عج) بر همه مسلمین جهان مبارکـــــ .

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه  . . .

 

این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا ؟؟؟ یار نیامد که  جان نثارش باشیم .

سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم . آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم .

اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید . به گمانم که بنا نیست یارش باشیم . . .

-------------------------------------------------------

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۰۱
محمد رضایی
سلام. چند شب پیش بود که یک پیام کوتاه (sms) با عنوان

««« اگه میتونستی از هرکس یه صفت برای خودت برداری از من چی بر میداشتی؟ »»»

را برای چندتن از دوستان خود فرستادم

هدف از این پیام این بود که هم یادی از دوستان و رفیقان کرده باشم ،

هم نظرشون را در مورد خودمو صفاتم بدونم

البته معمولاً در این جور مواقع زیاد نمیشه به جواب ها اطمینان و اکتفا کرد ( البته به نظرمن)

اما در هر حال برای من که خیلی جالب بود

راستی تا یادم نرفته این هم بگم که برخی از دوستان هم که اصلاً جواب ندادن !!!

که هرچی فکر کردم فقط به این نتیجه رسیدم که یا دوست نداشتن جواب بدن

یا صفت خوبی در من ندیده بودند

البته من هم با این جواب ندادن هم به شدت خوشحال شدم هم یه خورده ناراحت!!!

جواب هایی که برای من ارسال شد در زیر آوردم تا هم شما بخونید هم شما نیز به این سوال جواب بدید


««« اگه میتونستی از هرکس یه صفت برای خودت برداری از من چی بر میداشتی؟ »»»

جواب برخی از دوستان

*1. چلمبوس « س . م »

*2.  با ایمان « ع . م »

*3.  سماجت و ولایت « و . م »

*4. معرفت و مرام ، جنب و جوش زیاد ، دست و دل باز بودن « م . ق »

*5. عشق به اهل بیت « ح . ح »

*6. شکمو « ا . ج »

*7. با مرام و با معرفت « ح . ش »

*8.  روابط عمومی « ق . ا »



۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۸۹ ، ۱۹:۱۱
محمد رضایی

این چند روزه یه موضوع داره عذابم میده

.یه موضوع به نام : خداحافظی با مشکی های محرم و صفر.

شک ندارم شما ها هم مثل من هستید.شما ها از من بیشتر دلتون گره خورده به این تار و پود مشکی ها.

رفیق از خوبی های تنهایی اینه که میتونی به خیلی از مسائل فکر کنی.

دلتنگی برای محرم.دلتنگی برای شبای هیئت.دلتنگی برای ضجه های محرم.

دلتنگی برای خیلی چیزایی که فقط و فقط تو محرم گیر میاد.

رفیق همه چیر داره تو سال 89 تموم میشه.

خداحافظ پیراهن عزای محرم.

خداحافظ تی شرت مشکی های محرم که روی بعضی هاش نوشته بود : انا کلب الرقیه

خداحافظ شعرای آخر هیئت.

حتی خداحافظ شام آخر هیئت.

همش یه مزه خاص داشت برای خودش.

حواست هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۸۹ ، ۰۰:۱۶
محمد رضایی

دارم میرم به مشهد و یه هفته اونجا بمونم

تو حرم امام رضا نماز حاجت بخون

بهش بگم امام رضا مریضا را شفا بده

دوای درد مردم را از طرف خدا بده

میخوام بیا به مشهدت ،طواف کبوترای حرمت

براشون یه کیسه گندم بیارم

خبر از دردهای مردم بیارم

بهشون بگم برام دعا کنن

اونقدر تا که تو را رضا کنن


یا ضامن آهو


۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۴۴
محمد رضایی
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق، پیچ و خمش فرق می کند
از نوع ویژگی دعا زیر قبه اش
معلوم می شود حرمش فرق می کند
تنها نه اینکه جنس غمش جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق می کند
من از حسین منی پیغمبر خدا
فهمیده ام حسین همه اش فرق می کند

عزاداری هاتون قبول
التماس دعا

از طرف طهورا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۸۹ ، ۱۸:۲۶
محمد رضایی