من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

وداع لاله ها

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ

                                                     بخش سوم : وداع با دوستان ؛ شهید محسن حاج رضایی

بخش سوم : وداع با دوستان ؛ شهید محسن حاج رضایی       میهمان سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام


- عملیات والفجر هشت شروع شده بود و با یک شب حضور در منطقه برای ادامه عملیات آماده می شدیم. دشمن دست به پاتک سنگینی زده بود، آتش شدید توپخانه و آتشباری هلی کوپترها منطقه را به دود و آتش کشیده بود. با این حال «محسن» را دیدم که طبق برنامه همیشگی اش ظرف آبی تهیه کرده بود تا وضو بگیرد و برای خواندن «زیارت عاشورا» آماده شود. از کنار خاکریز که فاصله گرفت، بچه ها با اضطراب او را صدا زدند و از او خواستند هرچه زودتر برگردد؛ ولی او گوشش اصلاً بدهکار این حرفها نبود و اصرار بچه ها هم اثر نداشت. تنها نگاهی به بچه ها انداخت و مشغول خواندن زیارت عاشورا شد.


سحرگاه روز بعد، تیری به پهلویش نشست و طلبه شهید «محسن حاج رضایی» را برای همیشه میهمان سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام کرد.(192)

                                                                                                            راوی: احمدیار محمدی

************************************************************

پ . ن . 1. 192.با یاران سپیده، محمد خامه یار، لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع)، تابستان 1375.ص39

پ . ن . 2. یکی از کتاب هایی که نام آقا محسن در آن زنده هست همچون خودش

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۷
محمد رضایی

نظرات  (۱)

آقا محسن دعایمان کن که بدجوری حالمان خراب است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی