من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

به یاد شهید والامقام محسن حاج رضایی و به احترام او...!!!

من و او

من و او
من و او یعنی ما...
من و او یعنی من که همیشه با او خواهم بود و او که همیشه با من خواهد بود!
من و او یعنی یک زندگی دنیایی و فرا دنیایی!!!
او برای من کسی هست جز محسن...

نویسندگان

درد دلی از دل برای دل خودم...!

جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ

حرف های من را بخون وقتی که اشکانم در حال لیز خوردن بر روی گونه هایم می باشد!

حرف های من را گوش بده وقتی که لبخند من معنی فریاد منه

حرف های من را بشنو وقتی دلم پر از غمه

وقتی تو زندگیم شب و روز یه چیزی به اسم دل خوشی کمه

برات بگم از مادری که توی درداش سوخته

از اون پسرکی که واسه خرج خودش بچه کار شده بود حسرت ها مانده بر قلبش

از پدری بگم برات که صد هیچ باخته بود به سرنوشت!

از خواهری که مجبور است سر کند با بی خیالی

*زندگی نفس کش میخواد, هر مشکلی طرفم میاد و من را می کشونه به سمت خودش

پاره نمیشم,فقط کش میام؛ سر شدم مثل جسمی بی خودی که دیگه الکی حرس نمی خوره!

مثل شلاقی که تا ده تا بخوری دیگه بقیش را حس نمی کنی!

هر کی پرسید سلام چطوری؟ جواب دادم یک کلام دکوری... شکر

یعنی داغونم! ممکن از زندگی هم ببرم؛ دارم فرار می کنم از زندگی

با یه لبخند تلخ گفتم که اینم از این؛ این نیز بگذرد!!!

پدرم قطعاً یه مرده, واسه زخم هام مرهم درده

پدر خسته بود از این شانس, سر شکسته و پریشان!

هر از گاهی بهم چشمک می زنه که بهم بگه نترس من اینجام

برا اینکه پیش من سر بلند بشه, جلو اربابش سر خم کرده

مادرم که ماورای بامراماست که تنها رفیق ماجراهاست و تو استرس آیندمه...

مشکل من پوله که چشمام به جای اشک با خون تره!

هر چند پولدارایی را میشناسم که از من داغون ترند

همه درگیریم, همه از حقیقت ها در میریم, از غصه هامون فقط جک ساختیم و خندیدیم

خب دنیا, هم خوبه و هم خشن... دردر هر کس قد جنبشه!

فقط امیدوارم تک به تک اینا روی هم جمع نشه

چون که وقتی به نقطه ای برسه سر سخت و عقده ای میشم و خشم توی شریانم جوش میاد!

اون زمان وقت فریادمه

این قدر فریاد میزنم تا گوش دنیا کر بشه, این قدر میگم ای خدا که شاید چشم خدا هم تر بشه

این قدر می گم که صدام برسه به کل زمین.... دعا کن برای من

چطوری برسم به درس و مشق و جمع و تفریق و ضرب و تقسیم,حتی زنگ تفریح!!!

با یه مغز تعطیل...فقط تو فکر ترک تحصیل

وقت مریضی و امتحان الهی ( آدم همین وقت هاست که می تونه همه را بشناسه)

بشمار سه رفتن اونایی که می گفتن جای من روی تخم چشماشونه

رفاقت های بوی خیانت میدن؛ نگو نه که توی قیافه همه دیدم!

یکی راست و حسینی بهم بگه کی معنی رفیق را فهمیده؟؟؟

ای کاش بدتونم دلیل نامردی ها را بدونم

همین که 2 نفر را باهم آشنا کردم تیم شدن که من را بکوبند زمین!!! چرا؟ واقعاً چرا؟

قلب من! عشق من! حس من! وقت من! هزینه شد

می ترسم که آخرم هیچ و پوچ و بازهم تنها

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۲۰
محمد رضایی

نظرات  (۴)

سلام

با"السلام علیک یا ابا عبدالله"

به روزم
۲۲ دی ۹۲ ، ۲۲:۴۹ دو هفته نامه آوای محلات
برای دیدن و دانلود نسخه های چاپ شده "دوهفنه نامه آوای محلات" به آدرس ذیل مراجعه نمایید.منتظر نظرها,انتقادات و پیشنهادات همه عزیزان هستیم
www.avamahallat.blogfa.com
هر دوهفته یک بار شنبه ها جدیدترین اخبار و اتفاقات شهر
صاحب امتیاز: شورای اسلامی شهرستان محلات
مدیر مسئول : عباس ابراهیمی
سردبیر : باقر شهبازی
مدیر اجرایی : محمد رضایی
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۰۲:۱۱ دختران بصیرت
سلام و عرض ادب خدمت شما.
ممنون از مطالب زیبا و آموزندتون.
اگر قابل دانستید،به وبلاگ من هم سری بزنید.
باتشکر(دختران بصیرت)
سلام.
معذرت میخوام.چند روزی وقت نشد به وبلاگ پر محتوای شما سر بزنم.عذر بنده را بپذیرید.


********************************************************
حضور شما باعث افتخار و دل گرمی من هست همیشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی