خدا را شکر
خودم میدانم که لیاقت ندارم، اما باز هم به معرفت بچه های آسمان
دوباره من را شرمنده کردند... ایول به معرفت شماها!
دعوت نامه به دستم رسید و دعوت شدم، نمیدانم از طرف کی!!!
اما در خیال خودم از طرف آقا محسن! شاید هم دوستاش
به امید خدا، اگر تا صبح عجل مهلت دهد، راهی کربلای ایران هستم
*******************************************************************
پ . ن .1.ممنون آقا محسن
پ . ن .2.نائب الزیاره همه هستم اگر لایق باشم
پ . ن .3.شما هم دعا کنید که خالص و پاک برگردم
پ . ن .4.***امشب به خاطر حرف هایی که پشت تلفن از کسی که سال ها تنها برادر من بود،شنیدم بدجور بهم ریختم دلم گرفته چون بعد این همه مدت من را نشناخته و باز هم...
برام سنگین و سخت بود چون کسی که واقعاً دوسش داشتم و دارم و یه زمان به خاطر دور شدنش از من ساعت ها گریه کردم و دپرس بودم و از آقا محسن خواستم ما را از هم جدا نکنه
(باور نمیکنه،اما شاهد دارم)
اما چه کنم که روزگار و اتفاقاتش طوری رقم خورد که همه چیز تغییر کرد
حرف زدنش...رفتارش...گفتارش...حتی کار به جایی رسید که تهدید هم شدم...اونم به ناحق
لعنت به این زمونه!!!
به خدا به ناحق خدای من هم بزرگه داداش
سلام.دوست عزیز
تشریف بیارید خوشحال میشیم.
یاعلی