Unknown
چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۳۸۹، ۰۷:۵۸ ب.ظ
قسمت چهارم:
حالا چه شده که این موجود نجس العین در بغل این دخترک بودندی نمی دانم.پیر گیج و منگ و سر در گم ماندندی که راه به هیچ کجا نبردندی. از رفتن به امامزاده منصرف شدندی و راه خود به سمت داخل شهر ادامه دادندی. سر به زیر و ابرو در هم و سخت پریشان. رفت و رفت تا اینکه رسیدندی به چنار با قدمت و معروف دیار. لب به گلایه و شکوه با چنار قدیمی گشودندی که ای چنار می بینی چه بلایی به سرمان آمدندی؟ قرار بودندی جوانانمان بیایند تا بگوییم این دیار یک دیار است و مله بالا و مله پایین نداریم.خواستیم بگوییم بهشان اسرائیل و فلسطین نداریم.همه سر یک سفره نشستیم.اما خوابمان برد و جوانانمان از دست رفتندی. جوانانمان را دزدیدندی و الان که بلند شده ایم از خواب فقط جای تر بچه مانده است.
آره رفقا. دزدیدن جوونای ما رو . وقتی همه خواب بودیم. حتی آقا پلیسه هم خواب بود. خواب خواب خواب....موندیم سر اینکه مله بالا و مله پایین رو درست کنیم. اومدیم کاری کنیم که کسی نگه اسرائیل و فلسطین..اما رفیق دزدیدن اعتقاداتمونو.کارمون رسید به اونجایی که مدرسه هامون اونوری شد و دانشگاهامون که دیگه نگو.
پیر بعد از این ماجرا ترک دیار گفت و خواست سفر کنه به جای دیگه تا شاید این حرمت شکنی ها رو نبینه. اما چند روزی که گشت دید دید آسمون همه جا یه رنگه. مثل اینکه همه یه دوره خواب بودن.خوابی شبیه خواب خرس . میخواین بدتون بیاد میخواین خوشتون بیاد.
حقیقت تلخه.......
حالا چه شده که این موجود نجس العین در بغل این دخترک بودندی نمی دانم.پیر گیج و منگ و سر در گم ماندندی که راه به هیچ کجا نبردندی. از رفتن به امامزاده منصرف شدندی و راه خود به سمت داخل شهر ادامه دادندی. سر به زیر و ابرو در هم و سخت پریشان. رفت و رفت تا اینکه رسیدندی به چنار با قدمت و معروف دیار. لب به گلایه و شکوه با چنار قدیمی گشودندی که ای چنار می بینی چه بلایی به سرمان آمدندی؟ قرار بودندی جوانانمان بیایند تا بگوییم این دیار یک دیار است و مله بالا و مله پایین نداریم.خواستیم بگوییم بهشان اسرائیل و فلسطین نداریم.همه سر یک سفره نشستیم.اما خوابمان برد و جوانانمان از دست رفتندی. جوانانمان را دزدیدندی و الان که بلند شده ایم از خواب فقط جای تر بچه مانده است.
آره رفقا. دزدیدن جوونای ما رو . وقتی همه خواب بودیم. حتی آقا پلیسه هم خواب بود. خواب خواب خواب....موندیم سر اینکه مله بالا و مله پایین رو درست کنیم. اومدیم کاری کنیم که کسی نگه اسرائیل و فلسطین..اما رفیق دزدیدن اعتقاداتمونو.کارمون رسید به اونجایی که مدرسه هامون اونوری شد و دانشگاهامون که دیگه نگو.
پیر بعد از این ماجرا ترک دیار گفت و خواست سفر کنه به جای دیگه تا شاید این حرمت شکنی ها رو نبینه. اما چند روزی که گشت دید دید آسمون همه جا یه رنگه. مثل اینکه همه یه دوره خواب بودن.خوابی شبیه خواب خرس . میخواین بدتون بیاد میخواین خوشتون بیاد.
حقیقت تلخه.......
۸۹/۱۰/۲۹
بهتره که بگم محشره
خیلی مطالب پر محتوایی داره
از وبلاگ من هم بازدید کن
و نظر هم بده تا بدونم مشکل وبلاگم چیه
تا مثل شما وبلاگ خوبی داشته باشم
و اگر چیزی برای دانلود خواستی حتما تو قسمت نظرات مطرح کن خوشحال میشم
ممنون
مدیریت وبلاگ
Mehrshaddownload.blogfa.com